مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • ارغون آقا | اَرْغونْ آقا، یا ارغون‌آغا (د 20 ذیحجۀ 673ق‌/ 17 ژوئن 1275م‌)، حاكم‌ مغولی‌ ایران و بخشهایی از بین‌النهرین‌ و آسیای‌ صغیر. ظاهراً ارغون‌ نامی‌ است‌ به‌ معنی‌ دورگه‌ و آقا لقبی‌ است‌ تركی‌ كه‌ به‌ برادر ارشد می‌گفتند (برای‌ تفصیل‌، نك‍: ه‍ د، آقا، نیز ارغون‌؛ پلیو، .(I/ 47-52 تایجو پدر ارغون از قبیلۀ اویرات‌ و...
  • ارغیان | اَرْغیان‌، ناحیه‌ای‌ در شمال‌ خراسان‌. نام‌ ارغیان‌ از قرن‌ 3ق‌/ 9م‌ به‌ این‌ سوی‌ در بسیاری‌ از مآخذ آمده‌ است‌. آنچه‌ از همۀ این‌ منابع‌ دربارۀ حدود جغرافیایی‌ ارغیان‌ دریافته‌ می‌شود، این‌ است كه‌ در شمال‌ غربی‌ نیشابور واقع‌ بوده‌، و از شمال‌ به‌ اسفراین‌ و خبوشان‌ و از جنوب‌ به‌ سبزوار كنونی‌ محدود می‌شد...
  • ارگبا | اَرْگُبا، قبایلی‌ مسلمان‌ و سامی‌ كه‌ در بخشهایی‌ از اتیوپی‌ سكنى‌ دارند. مسكن‌ اصلی‌ مردمان‌ ارگبا، ناحیۀ كوهستانی‌ اَنكُبِر در بخش‌ شمال‌ شرقی‌ استان‌ شِوا در اتیوپی‌ است‌ كه‌ روستاهایی‌ از جمله‌ اَلیواَمبا و چانو با چندین‌ هزار جمعیت‌ را در برمی‌گیرد (نك‍ : وُلفنزن‌، 267؛ كوهن‌، 147؛ تیتوف‌، 100؛ لسلاو، «ح...
  • ارگ | اَرْگ‌، یا اَرْك‌، دژ یا قلعه‌ای‌ استوار كه‌ درون‌ شهر یا قلعه‌ای‌ بزرگ‌تر بر بلندی‌ بنا می‌شد و مقر حكمرانان‌، یا محل پادشاهان‌ و خدم‌ و حشم‌ ایشان‌ بود.
  • ارغون، خاندان | اَرْغون‌، خانْدانِ، سلسله‌ای از فرزندان‌ ارغون‌ خان‌ مغول‌ نوادۀ چنگیزخان‌ كه‌ حدود دو قرن‌ (9-11ق‌) در منطقۀ قندهار و سند فرمان‌ راندند.
  • ارغون خان | اَرْغونْ‌خان‌ (د 7 ربیع‌الاول‌ 690ق‌/ 10 مارس‌ 1291م‌)، فرزند اباقاخان‌، نوادۀ هلاگو و چهارمین‌ ایلخان‌ مغول‌ در ایران‌. وی‌ پسر بزرگ‌ اباقا از قیمش ایگاچی‌ بود (رشیدالدین‌، جامع‌ التواریخ‌، 2/ 1152). از میان‌ منابع‌ نزدیك به‌ عصر ارغون‌، فقط رشیدالدین‌ از تاریخ‌ تولد او اطلاعی به‌دست‌ داده‌، و آورده‌ است كه‌...
  • ارگلی | اِرِگْلی‌، نام‌ چند شهر در نواحی‌ مختلف‌ تركیه‌ كه‌ برای‌ تفكیك‌ و رفع‌ تخلیط، آنها را به‌ نامهای‌ ارگلی‌ دریای‌ سیاه‌، ارگلی قونیه‌، ارگلی‌ مرمره‌، ارگلی‌ كارامرسلی‌ و ارگلی‌ شادكوی‌ (كه بعدها به‌ صورت‌ ارگلیجه‌ درآمد) نامیده‌اند. امروز عمده‌ترین‌ آنها عبارتند از:
  • ارشمیدس | اَرَشْمیدُس‌ (287-212ق‌م‌)، ریاضی‌دان‌ یونانی‌. در سیراكوز زاده‌ شد، پدرش فیدیاس‌، منجم‌ آن‌ شهر بود و ارشمیدس‌ بخشی‌ از مقدمات ریاضیات‌ را نزد او فرا گرفت‌. ظاهراً خانوادۀ ارشمیدس‌ با هیرون‌ دوم‌ فرمانروای‌ سیراكوز خویشاوندی‌ داشتند. میان‌ ارشمیدس‌ و هیرون‌ رابطۀ دوستی‌ نیز پدید آمد و ارشمیدس‌ یكی‌ از آثار خ...
  • ارغو | اَرْغو، سرزمینی در آسیای‌ مركزی‌ واقع‌ در دره‌های‌ تلاس‌ و چو كه‌ در دورۀ پیش‌ از مغول‌ از اهمیت‌ فرهنگی‌ و نیز سیاسی‌ ـ تجاری‌ خاصی برخوردار بوده‌ است‌. این‌ سرزمین‌ در تقسیمات‌ كنونی با بخش‌ شمال‌ غربی‌ قرقیزستان‌ و بخشی‌ از نوار مرزی‌ جنوب شرقی‌ قزاقستان‌ انطباق‌ می‌یابد. تمدن‌ ارغو را در یك‌ تعبیر مجمل‌ م...
  • ارگنه قون | اِرْگَنه‌ قون‌، سرزمینی‌ احاطه‌ شده‌ با كوههای‌ بلند كه‌ بر پایۀ افسانه‌، تنها بازماندگان‌ مغولان‌ پس‌ از كشتاری‌ فراگیر در آن سكنى‌ گزیده‌، و قومی‌ بزرگ‌ را پدید آورده‌اند. افسانۀ مغولی‌ ارگنه‌ قون كه‌ ریشه‌ در اسطوره‌های‌ باستانی‌ آسیای‌ مركزی‌ دارد، با نقل‌ روایتهایی‌ از آن‌ در منابع‌ اسلامی‌ برجای‌ مانده‌...
  • ارغون کاملی | اَرْغونِ كامِلی‌، ارغون بن‌ عبدالله‌ (زنده‌ در 745ق‌/ 1344م‌)، خوشنویس نامدار ایرانی كه‌ در كتابت‌ قلمهای‌ ششگانه‌ به‌ویژه‌ ریحان‌ چیره‌دست بود. ارغون‌ را در شمار «استادان‌ سته‌» و از شاگردان یاقوت مستعصمی‌ دانسته‌اند. این‌ مطلب‌ را در هیچ‌یك‌ از تذكره‌های خط و خطاطانِ نوشته‌ شده‌ تا دو سده‌ پس‌ از تاریخ‌ واپ...
  • اصول اربعمائه* |
  • اصلح کشمیری | محمد، از تذكره‌نویسان و شاعران فارسی‌زبان شبه قاره در سدۀ 12 ق / 18 م، متخلص به میرزا و نیز اشهر. نیاكان او هندو مذهب بودند. به گفتۀ مؤلف واقعات كشمیر، پدرش اسلم خان سالم كشمیری (د 1119 ق) به اتفاق 3 برادر دیگر خود در خدمت شیخ محسن فانی كشمیری (د 1082 ق) اسلام آورد (نك‍ : راشدی، 122). اصلح در خاندانی اهل علم ...
  • اصل موضوع* |
  • اصلی و کرم | افسانۀ كهن عاشقانه كه روایتهای گوناگونی از آن در فرهنگ و ادبیات عامیانۀ كشورهای آذربایجان، ارمنستان، تركیه و برخی كشورهای آسیای میانه رواج دارد.
  • اصلاندوز | بخش و شهر كوچكی در شهرستان پارس‌آباد از استان اردبیل. اصلاندوز را به صورت آصلاندوز ( فرهنگ جغرافیایی ... ، 4 / 25؛ دانشنامه، 1 / 102) و اسلاندوز (نفیسی، 1 / 330، 331) نیز نوشته‌اند.
  • اصلح | اصطلاحی كلامی كه براساس آن غالب معتزله انجام دادن بهترین و شایسته‌ترین كارها را در حق بندگان بر خداوند واجب می‌دانند. اهمیت این اصطلاح در آن است كه مباحثی چون عدل الٰهی، صفات الٰهی و تكلیف به نحوی به آن مربوط می‌شوند.
  • اصول خمسه | عنوانی برای 5 اصل اعتقادی معتزله شامل توحید، عدل، وعد و وعید، منزلةٌ بین المنزلتین، و امر به معروف و نهی از منكر.
  • اصول فقه | یكی از شاخه‌های علوم اسلامی كه نسبت به دانش فقه، علمی ابزاری شمرده می‌شود. برای دانشی چون اصول فقه كه در طول تاریخ شكل‌گیری و گسترش خود، ادوار مختلفی را طی كرده، و در هر دوره‌ای مباحث جدیدی به دامنۀ مباحث آن افزوده شده است، ارائۀ تعریفی جامع و مانع، سهل نیست. نگرشی تاریخی بر تعریفات ارائه شده، این حقیقت را آش...
  • اصطخر |
  • اصحاب رقیم* |
  • اصطهبانات* |
  • اصحاب مدین* |
  • اصفهان، بیات* |
  • اصطرلاب |
  • اصحاب ایکه | \ashāb-e ayke\، نام قومی یادشده در قرآن کریم که رسالت پیامبر خویش، شعیب (ع)، را نپذیرفتند و بر ستمکاری خود اصرار ورزیدند.
  • اصحاب فیل | \ashāb-e fīl\، عنوان قومی که از آن در قرآن کریم تنها یک بار، در سورۀ مکی فیل، یاد شده، و داستان آن در روایات و تفاسیر با حملۀ ابرهه به مکه مربوط شده است.
  • اصحاب قریه | قومی شهرنشین كه در قرآن كریم (یس / 36 / 13 به بعد) از آنان یاد گردیده، و در منابع گاه بدانان اصحاب یاسین نیز گفته شده است. در قرآن كریم، سخن از آن است كه خداوند دو پیامبر را به سوی اصحاب قریه فرستاد و چون آنان فرستادگان الٰهی را تكذیب كردند، پیامبر سومی برای پشتیبانی آن دو مبعوث شد. سخن كفار اصحاب قریه به رسو...
  • اصطخری، ابوسعید | ابوسعید حسن بن احمد (244- 328 ق / 858-940 م)، فقیه شافعی. از زادگاه، تحصیلات و زندگی وی در دوران كودكی چیزی دانسته نیست، اما از انتساب او به اصطخر چنین برمی‌آید كه شاید زمانی را در آن شهر گذرانده باشد. اصطخری نزد شاگردان مزنی و ربیع بن سلیمان فقه آموخت (ذهبی، سیر ... ، 15 / 252) و از محدثانی چون سعدان بن نصر،...
  • اصحاب صفه | گروهی از یاران پیامبر اسلام (ص) ــ از مهاجرین ــ كه پس از هجرت به مدینه به سبب از دست دادن، یا رها كردن خانه و دارایی و جایگاه خود در قبایل، با پذیرش فقر و تنگدستی، به عبادت و تعلیم و تعلم و شركت در جهاد روی آوردند (نك‍ : سراج، 132-133؛ بیضاوی، 1 / 267). اینان كه در مدینه، در قسمت شمالی مسجد پیامبر (ص) (ابن‌ت...
  • اصحاب حدود | اصطلاحی در مباحث كلامی محكّمه برای آن گروه از مرتكبان كبایر كه بر گناه آنان حدی واجب شده باشد. بحث از منزلت اصحاب حدود، از فروع مبحث منزلت فاسق در كلام اهل تحكیم است.
  • اصفر | واژه‌ای عربی است به معنی زرد. لغت‌شناسان عرب آن را از اضداد (ابوطیب، 1 / 424) و یا شبیه به اضداد (ابن انباری، 160) شمرده، و ازاین‌رو گاه آن را به معنی سیاه گرفته‌اند. مفسران قرآن نیز در تفسیر آیاتی كه این واژه در آن به كار رفته (بقره / 2 / 69؛ مرسلات / 77 / 33)، هر دو معنی را به اختلاف گفته‌اند. در شعر كهن عر...
  • اصطخری، ابواسحاق | ابواسحاق ابراهیم بن محمد فارسی اصطخری، معروف به كرخی، جغرافی‌دان پر آوازۀ سدۀ 4 ق / 10 م. وی از اهالی استخر (اصطخر) فارس بود (حمیده، 199). سال تولدش مشخص نیست، ولی سال درگذشتش با اختلاف پس از 340 ق / 951 م (همانجا)، و 346 ق / 957 م (زركلی، 1 / 61؛ افشار، مقدمه، 7) نوشته شده است. اصطخری پس از ابوزید احمد بن سه...
  • اصطفن انطاکی | مترجم پیزایی آثار طبی و فلسفی از عربی به لاتین در نیمۀ نخست سدۀ 6 ق / 12 م. وی مترجم كامل الصناعة الطبیه یا كتاب الملكی علی بن عباس مجوسی اهوازی، و نخستین كسی است كه متوجه انتحالهای قسطنطین افریقی شد. انتساب او به انطاكیه به سبب فعالیتش در این شهر است. این مترجم در منابع غربی اعم از قدیم و جدید گه‌گاه استفان ...
  • اصل | اصطلاحی در علم حدیث، به معنی هر یك از نسخه‌ها و نوشته‌های آغازین كه مستقیماً از كتابت شنیده‌ها پدید آمده بوده‌اند. این اصطلاح با تفاوتهایی در مصادیق، هم در محافل اهل سنت و هم نزد امامیه كاربرد داشته است. اصطلاح «اصل» با اشاره به مفهوم «مصدر نقل»، از سابقه‌ای كهن همپای حدیث‌گویی و علم حدیث برخوردار است. اصل حد...
  • اصحاب حدیث | عنوان گروهی از عالمان در سده‌های نخست اسلامی كه در روش خود برای آموزش احادیث و پیروی آن، اعتنایی ویژه داشته‌اند. آن گروه كه در منابع اسلامی با عنوان اصحاب حدیث خوانده شده‌اند، با وجود گوناگونی روشها، در این امر اشتراك دارند كه در برخورد با معارف دینی، منابع نقلی از احادیث و آثار زمینۀ اصلی مطالعات آنان بوده ا...
  • اصحاب رأی | عنوان پیروان یكی از دو گرایش اصلی در فقه سده‌های نخستین اسلامی كه مروج كاربرد شیوه‌های اجتهاد الرأی در استنباط فقهی بوده‌اند. در تاریخ فقه، فقهای سرزمین عراق، به‌ویژه فقیه كوفی ابوحنیفه، به عنوان نماد این گرایش شناخته می‌شده‌اند.
  • اصفهان، مسجد امام | یكی از مهم‌ترین بناهای عصر صفویه كه پیش‌تر به نامهای مسجد شاه، مسجد سلطانی جدید و جامع عباسی شهرت داشت. این مسجد در ضلع جنوبی میدان نقش جهان واقع شده است و چنانكه از مآخذ برمی‌آید، بنای آن در سومین مرحله از اجرای طرح میدان نقش جهان به فرمان شاه عباس بزرگ (سل‍ 996- 1038 ق / 1588- 1629 م) آغاز گردیده، و در دورۀ...
  • اصفهانی، سبک | شیوه‌ای در معماری دورۀ اسلامی ایران. این شیوه از اوایل قرن 11 ق / 17 م شروع شد و در دورۀ شاه عباس صفوی (سل‍ 996- 1038 ق / 1588- 1629 م) به مرحلۀ كمال خود رسید و پس از آن به تدریج سیر زوال را طی كرد.
  • اصفهان، مسجد جامع | یكی از قدیم‌ترین مسجدهای ایران كه تحولات معماری دوره‌های گوناگون اسلامی را در بردارد.
  • اصلاح طلبی | اندیشۀحاكم بر حركتهایی با هدف بهسازی نهادها و روابط اجتماعی كه به خصوص در یك و نیم سدۀ اخیر در جهان اسلام اهمیتی قابل ملاحظه یافته است. آنچه در این دورۀ اخیر با عنوان اصلاح‌طلبی شناخته شده، در پاره‌ای موارد با تجددطلبی و در مواردی با بنیادگرایی همراه گشته، و بدین‌ترتیب اصلاح‌طلبی در طیفهایی بسیار متفاوت جلوه ...
  • احمد حرب نیشابوری |
  • اشتراکیه* |
  • اشجع معمر* |
  • اشتران کوه | از بلندترین رشته‌كوههای كوهستان زاگرس. این رشته كوه بخشی از چین‌خوردگی زاگرس (میانی) است كه در امتداد شمال باختری ـ جنوب خاوری به طول حدود 50 كم‍ و عرض حدود 2 تا 11 كم‍ در فاصلۀ دو شهرستان دورود و الیگودرز از استان لرستان قرار گرفته است، به‌گونه‌ای كه از 10 كیلومتری جنوب خاور شهر دورود (مركز شهرستان دورود) آغ...
  • اشتب | یا اشتیب، شهری در جمهوری مقدونیه (یوگسلاوی سابق) كنار رودخانۀ برگالنیجا1 از شاخه‌های رود وارْدار و در 70 كیلومتری جنوب شرقی اِسكوپیه، مركز جمهوری، و 32 كیلومتری شرق كوپرولو كه مركز بخش و محل تجارت خشخاش است (میدان لاروس، VI/574)
  • اشتر علوی | عبدالله بن محمد نفس زكیه (مق‍ 151 ق / 768 م)، از رجال مشهور علوی. مادرش سلمه دختر محمد بن حسن بن حسن (ع) بود (بخاری، 7- 8). وی در مدینه زاده شد و همانجا پرورش یافت. او را به سبب برگشتگی پلك چشمش اشتر می‌گفتند (بیهقی، 1 / 225). نخستین باری كه در منابع، از اشتر یاد می‌شود، مربوط به سال 140 ق است كه منصور خلیفۀ ...
  • اشتهارد | \eštehārd\، بخش‌ و شهری‌ از توابع‌ شهرستان‌ كرج،‌ واقع‌ در استان البرز‌. نام‌ اشتهارد در اغلب‌ منابع‌ به‌ همین‌ صورت آمده‌ است‌؛ نادرمیرزا (ص‌ 115) آن‌ را اشتهار آورده‌ است‌ (نیز نك‍ : ملامحمدی‌، 43-44، 46).
  • اشترخانیان | \aštar xāniyān\، یا اشترجانیان، سلسله‌ای از فرمانروایان ماوراءالنهر (حک‍ 1007- 1199 ق / 1598-1785 م)، که نسب خود را به جوجی، پسر چنگیزخان، می‌رساندند.
  • اشجع سلمی | بوالولید (یا ابوعمرو) اشجع بن عمرو (د پس از 203 ق/ 818 م)، شاعر و مداح هارون الرشید

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: